برای نوشتن یک داستان درباره موقعیت استجابت دعا با استفاده از آیات سوره زمر آیه ۵۳ و سوره بقره آیه ۲۱۶، میتوانیم به روش زیر عمل کنیم:
**عنوان داستان: «دعای جوان مؤمن»**
در یک روز روشن و آفتابی، جوانی به نام احمد در یکی از روستاهای زیبا زندگی میکرد. او همیشه به خداوند ایمان داشت و دعاهایش را با تمام وجود طلب میکرد. احمد در دلش آرزوی بزرگی داشت: او میخواست مادرش که به بیماری سختی مبتلا شده بود، بهبودی پیدا کند و به زندگی عادی خود برگردد.
یک روز، احمد به مراسم دعا و نیایش در مسجد روستا رفت. در آنجا، قرآن را باز کرد و به سوره زمر آیه ۵۳ که میفرماید: «ای بندگان من که نسبت به خودتان اسراف کردهاید، از رحمت خدا ناامید نشوید» توجه کرد. این آیه به او امید و انرژی بخشید، زیرا به او یادآوری میکرد که خداوند هیچگاه بندگانش را در سختیها تنها نمیگذارد و همواره درهای رحمتش به روی آنها باز است.
در ادامه، به یاد آیه سوره بقره آیه ۲۱۶ افتاد که میفرماید: «شما ممکن است چیزی را دوست داشته باشید در حالی که برای شما خوب نیست و ممکن است چیزی را ناخوش داشته باشید در حالی که برای شما خوب است». احمد با خود فکر کرد که باید به خواستههای خداوند اعتماد کند و از او یاری بخواهد. او دیگر فقط به بهبودی مادرش دعا نمیکرد، بلکه از خدا خواست هر چیزی که برای او و مادرش بهتر است را محقق کند.
احمد برای بهبودی مادرش هر روز دعا میکرد و از خدا میخواست که در این شرایط سخت او و خانوادهاش را یاری کند. بعد از مدتی تلاش، مادرش به تدریج بهبود یافت و به زندگی عادی خود برمیگردد. احمد در دلش شکرگزاری میکرد و احساس میکرد که دعاهایش مستجاب شدهاند.
این داستان نشان میدهد که استجابت دعاها ممکن است به شکلهایی که ما انتظار داریم نباشد، اما خداوند همیشه بهترینها را برای بندگانش در نظر دارد. همانطور که در آیات ذکر شده، ناامیدی از رحمت خداوند جایز نیست و ما باید به او اعتماد کنیم و با قلبی پاک دعا کنیم.
این داستان میتواند به دانشآموزان بیاموزد که در مواجهه با مشکلات و دعاها، باید اعتماد به خدا را حفظ کنند و اگرچه شاید خواسته آنها به شکل دلخواه محقق نشود، اما خداوند همواره خیر را برایشان رقم میزند.